یا امام رضا علیه السلام
|
|
دل شکسته ی من راهی خراسان شد کنار پنجره فولاد عشق، مهمان شد
به یاد غربت سلطان عشق افتادم درون سینه از این غصه سخت طوفان شد
رضا(ع) رضا(ع) به لبم بود و دست غم بر سر دو چشم من ز غم او همیشه گریان شد
ز غصه جان تمام جهانیان می سوخت سرور از دل خلق جهان گریزان شد
قسم به عشق، رضا(ع) ترجمان قران است شهید گشت رضا(ع) و جفا به قران شد
رضا(ع) که بار سفز بست، دیده ها خون شد چه گویمت که ز غم، پاره هر گریبان شد
گرفته زانوی غم در بغل مسلمانان تمام خلق اگر چه ز غم پریشان شد
درست تا که رضا(ع) رفت از این جهان به جنان قیامتی شد و دنیا به خط پایان شد
ولی امر خدا را به خاک بسپردند و خاک غم به سر جن و هر چه انسان شد
ز داغ او دو جهان رخت غصه پوشیده و بزم غصه به پا در سرای یزدان شد
|
یکشنبه 95 آذر 7 |
نظر
|
|
|
|